خاله نیلوفر خوشحالم که اومدی پشمون
وروجک مامان الان تقریبا 1 ماهی می شه که خاله لی لی و عمو سعید اومدن پیشمون .خاله خیلی دلش واست تنگ شده بود . ولی تو همش تا می رسیدی به خاله جون می گفتی ات ات ... بعد از چند روز فهمیدم که به موهای بلند خاله لی لی حسودی می کنی . چون وقتی موهاشو می بنده می ری و بوسش می کنی . مامان جون تو هم بزرگ می شی و موهات بلند می شه . غصه نخور . راستی خاله جون و عمو سعید کلی واست لباس و سوغاتی کریسمسی و شکلات و آبنبات آوردن. از همه بیشتر اون کیف غورباغه ای که توش پر از آبنبات چوبیه رو دوست داری . وقتی دلت آبنبات می خواد میای پیشم و لباتو غنچه می کنی و می گی نوچ نوچ ...
نویسنده :
پریسا
22:10